خاله م اینا تو روستا نت نداشتن، گفت من چه جوری تلگرام چک کنم ببینم این هفته کلاس داریم یا نه؟؟
ابتکار زدم گفتم تلگرامتو نصب میکنیم رو گوشی من، از اینجا چک میکنم بهت میگم.
عصر که داشتم می رفتم خونه م (فهمیدن خونه مجردی گرفتم؟؟) خواهرم گفت گوشی مامان شارژ نداره گوشیتو بده میخوایم بریم بیرون عکس بگیریم.
دادم برد و حواسم نبود دیتاش روشنه.
عصری برگشتم دیدم رو اپنه و از تلگرام طلایی که تلگرام خاله م روش بود پیام اومده افتاده رو صفحه.
کی بود؟!
شکیبا!
چی گفته بود؟
"سلام، خوبی عزیزم؟؟"
گوشیم برداشتم گفتم عِواااا شکیبا پیام داده؟ چرا نمیگین بهم؟
همه پوکر فیس نگام کردن.
خواهر کوچیکه م گفت راستی شکیبا کیه بهت پیام داده بود؟
گفتم دوست دخترمه!
همه:
.
.
.
الان دارم جدی جدی به این فکر میکنم که واقعا انقدر این داستان ها بهم نمیاد که بهم بخندن؟!
درباره این سایت